آنچه از پژوهش متن تاريخ بر میآيد اين است كه يكی از شخصيتهای مهم تاريخی در اوايل سلطنت شاهان ساسانی، نفوذ موبد موبدان « كرتير » بوده است. قدرت كرتير در امور مذهبی و ساير امور مملكتی در طی مدت سلطنت هفت تن از پادشاهان ساسانی رو به افزايش نهاد و بيشترين قدرت و اعمال نفوذ وی در امور مملكتی در زمان بهرام اول و دوم بوده است.
با مرگ بهرام دوم و به سلطنت رسيدن بهرام سوم، نرسی كه در اين زمان در ارمنستان به سر می برد، داعيه سلطنت كرد و با ضرب سكه به نام خود عملا علم طغيان و مخالفت برافراشت و در نتيجه جنگی كه بين آنان در گرفت، نرسی پیروز شد و قدرت را به دست گرفت.
بعد از شكست بهرام سوم از نرسی و فرار او از پايتخت در سال 293 ميلادی بنا به نظر « كريستين سن »، ممكن است بهرام در بعضی از قسمت های شرقی ايران به شاهی باقی مانده باشد.
بهرام سوم در دورهای كه از سلطنت كنار گذاشته شده بود نيز در بخش هايی از ايران به ضرب سكه پرداخته است. علت اصلی ضرب چنين سكهای تنها اين میتواند باشد كه بهرام سوم از سكه به عنوان يك برگه تبليغی اعتراضی استفاده كرده و در اين گير و دار با به تصوير در آوردن نقش موبد موبدان ( كه در آن زمان كرتير بوده است ) با حلقه قدرت، خود را برگزيده ايزدان و شايسته سلطنت دانسته است و به عبارتی ديگر خواسته تا حقانيت خويش را بر جانشينی بهرام دوم در برابر نرسی ثابت نمايد.
مدت حکومت بهرام سوم حدود 4 ماه در سال 293 بود و بعد از خلع وی از پادشاهی، نرسی به پادشاهی رسید.